مزینان
مزینان

مزینان

یک پایان باز ... + پی نوشت ها



به نام دوست 

 

نامه ای برای آقای فرهادی 

نامه ای برای همه کارگردانان ایران اسلامی

 

فیلم زیبای Bridge Of Spies را دیدم، متاسفانه یا خوشبختانه متخصص سینما و هنر نیستم. اما به عنوان یک بیننده غرق در تماشای فیلم های اینچنین می شوم، با خنده هاشان می خندم و با گریه هاشان می گریم

من متخصص سینما نیستم اما می فهمم ... 

می فهم غرور و یا سرشکستگی ای که می تواند حاصل یک فیلم باشد. نمی دانم آقای فرهادی، شده است که در پایان یک فیلم اشک بریزید؟ برای آدم های داستان و برای عظمت روحی و فکری شان؟ با آنها همدردی کنید و برایشان غصه بخورید؟ 

 

 

خب بگذارید تحلیل خودم را از Bridge Of Spies خدمت شما و دوستانتان ارائه کنم. این فیلم را آمریکاییها ساخته اند، در جای جای فیلم به تحقیر روس ها و همپیمانانشان پرداخته اند، از رفتار با زندانی های آمریکا تا رفتار با زندانی های روس! آنچنان که گویی زندانی روس در دست آمریکایی ها در ناز و نعمت بوده و برعکسش زندانی آمریکایی در روسیه در شکنجه و عذاب! عجیب است که عزیزان آمریکایی شما گوانتانامو و ابوغریب را اینقدر زود فراموش کرده اند! 

من متخصص سینما نیستم اما می فهمم ... 

می فهمم غروری را که یک آمریکایی بعد از دیدن این فیلم حس می کند؛ اصلا باورتان می شود من بعد از دیدن آخرین سکانس این فیلم و اوج فداکاری تام هنکس در قالب یک وکیل ساده گریه ام گرفته بود؟ اصلا باورتان می شود در سکانس های اولیه فیلم و در اولین گفتگوی مامور CIA با تام هنکس، یک لحظه احساس کردم تام هنکس دارد از روی نهج البلاغه برایم شیوه حکومت اسلامی می خواند؟ اصلا باورتان می شود آقای کارگردان؟

من متخصص سینما نیستم اما می فهمم ... 

می فهمم که می شود بدور از جذابیت های جنسی و خشونت (دو رکن اساسی سینمای هالیوود) فیلمی ساخت که در اوج جذابیت و انتقال پیام به مخاطب باشد. اما نمی توانم حرف های بعضی از دوستان شما را بفهمم که چرا دنبال نشان دادن اتاق خواب بازیگران فیلم هایشان هستند؟ شاید فیلم سازی را با صنعت فیلم های مستهجن اشتباه گرفته اند؟ شاید

من متخصص سینما نیستم اما می فهمم ... 

می فهمم که یک فیلم می تواند عزت و غرور ببخشد و یا ناامیدی و یاس و ذلت اهدا کند. من فیلم The Martian را هم امسال دیدم، اغراق نیست اگر بگویم آنقدر احساساتی شده بودم که اشک امانم بریده بود! آقای کارگردان من فیلم جدایی نادر از سیمین شما را هم دیده ام! احساس خشم داشتم در انتهای آن! از اینکه چرا هموطن هایم اینقدر آدم های دروغ گو و پستی هستند! اصلا خجالت کشیدم از خودمان! آقای کارگردان من نمی گویم آن خصلت هایی که شما در فیلمت نشان دادی ما ایرانی ها نداریم! اما می خواهم یک لحظه تامل کنی : آیا آمریکایی ها این چیز هایی که در Bridge Of Spies و The Martian و هزاران فیلم مشابه نشان می دهند هستند؟ گوانتانامو و ابوغریب تنها زندان های عمومی شده آنهاست! کشتار مردم در یمن و سوریه و عراق و لبنان و فلسطین نه تنها با چراغ سبز آنها، که بارها با کمک مستقیم آنهاست! پس چرا اسپیلبرگ و اسکات اینها را در فیلم هایشان نشان نمی دهند؟ مگر آمریکایی فرهنگ های غلط و نادرست کم دارند؟ می دانید آمار تجاوز و خشونت علیه زنان در آمریکا چقدر است؟ می دانید از هر 10 مردآمریکایی 4 تای آنها همسران خود را مثل حیوانات کتک می زنند؟ 

حالا شما به عنوان متخصص سینما بفرمایید که این فرهنگ های وحشتناک در چند درصد فیلم های آمریکایی ها آمده؟ و از آن مهم تر در همان فیلم هایی که آمده چقدر مثل فیلم هایی چون Bridge Of Spies و The Martian دیده شده و جهانی شده و Rate های بالا گرفته؟ مگر نه اینکه در همان معدود فیلم های آمده هم همه گناه تقصیر مهاجران اروپای شرقی انداخته شده؟

من متخصص سینما نیستم اما می فهمم ... 

اما می فهمم و از کارهای همکاران شما رنج می برم! با همه وجودم. از اینکه خمینی در عرصه سینما تقریبا سربازی ندارد دلم می شکند. به غربت امام در تنهایی خودم می گریم

بیش از این حال نوشتن ندارم، برای چون شمایی اصلا حس خوبی ندارد نوشتن، آخر قلم مقدس است ... بگذریم که اگر این انقلاب فقط اندکی و فقط اندکی از غیرت و همیت هالیوود و اسکات و اسپیلبرگ را داشت الان به جای عقب نشینی های مصلحت آمیز و دفاع و خون دادن در سوریه و عراق برای جلوگیری از رسیدن داعش به اینجا، در حال نبرد در ...

بگذریم

بگذریم

نامه ام پایانی ندارد، اگر یادتان باشد دوستان اسکاری شما هم این جور پایان را دوست دارند! من هم پایان باز را بیشتر دوست دارم!


پی نوشت 1:

راستی می شود یک بار هم شده و برای رضای خدا با خودتون خلوت کنید و فکر کنید که چرا فیلم شما باید از میان آنهمه فیلم اسکار را ببرد؟ می دانید که فیلمهای برنده اسکار نه تنها در  همان نسل و در همان سال های تولید، که توسط نسل های بعدی و در طی سال ها بارها دیده می شود؟!!و چرا حتی فیلم خنثی و بی پیام مجیدی (با نام محمد) باید به همین راحتی بایکوت شود؟ 


پی نوشت 2: 

راستی تا یادم نرفته این نامه را یکی مثل خودتان نوشته! یکی مثل خودتان که محو جمال آنهاست! با این تفاوت که من محو جمال دانشگاه ها و اساتید برجسته آنهایم و شما محو جمال فاسدهای بدکاره ی میلیونری که در قالب بازیگر و کارگردان هالیوود نقش آفرینی می کنند! نه تعجب نکنید، فقط یکبار اخبار مربوط به آقای Charlie Sheen را دنبال کنید! حساب کار دستتان می آید! چند نفر بودند؟ 500 یا 1800 همخوابه؟ مصاحبه های معشوقه های این آدم را مخصوصا از دست ندهید! واقعا جالب بود من چند مورد را مطالعه نمودم! 


پی نوشت 3: 

راستی فکر نکنید که من از این دوستداران تحلیل های توهمی فیلم های هالیوود هستم! ... ! فکر می کنم ارزش وقت و زمانم بیشتر از آن است که ساعت ها بنشینم و به تحلیل یک فیلم هالیوود و بازیگران وکارگردان های فاسدش بپردازم. درد و دغدغه ام  چیز دیگری  ست و این نوشته تنها ناشی از هیجان و غلیان روحی بعد از تماشای فیلم بوده است.

یادآور می شم در مزینان، تبلیغ فیلم های هالیوود هرگز وجود ندارد، به خصوص آنکه دیدن این فیلم ها تنها انحطاط فکری و اخلاقیبه دنبال دارد (به علت وجود سکانس های حاوی صحنه های خشونت آمیز و جنسی که تاثیرات عمیقی بر روح و جان انسان دارند)،  فیلم هایی که در این مطلب نام برده شده با درنظر گرفتن این نکته مهم بوده که فاقد هر گونه تصویر و محتوای نامناسب باشد. شاید به طور کلی این قاعده درست باشد که حتما باید توصیه ای باشد تا فیلمی دیده شود. 


پی نوشت 4:

فیلم Room محصول 2015 را هم دیدم! شما را به خدا ببینید که  فجایع اخلاقی و فرهنگی خود را چقدر ظریف به تصویر می کشند! شما را به خدا آقای کارگردان، ببینید وقتی چنین فاجعه بزرگی را که بارها در جامعه شان اتفاق افتاده را در قالب فیلم ریخته اند، تنها فرد خاطی را با فیلم شان مجازات می کنند، اما حواسشان به مردم و جامعه هست، مردم جامعه را متمدن و با فرهنگ نشان می دهند، پلیس های خشن و دست به اسلحه شان را چقدر مهربان و عالی نشان می دهند، باز بر مفهوم خانواده، عشق به فرزند، سیستم بی نقص بهداشت و درمان و ... همه و همه در این فیلم موج می زند! شما را به خدا آقای کارگردان شما را به خدا کمی از این ها یادبگیرید! از همین ها که شیفته شان هستید! چقدر فرق هست بین فیلم شما که یک معضل فرهنگی را به تصویر کشیده اید و به همراه آن کل یک جامعه را از طبقات مختلف به لجن کشیده اید! و فیلم Room که فجایع اخلاقی موجود در جامعه غرب را بارها و بارها به وقوع پیوسته به تصویر می کشد و همه جای آن احترام و عزت به مردم و نهادهای اجتماعی ست. 

آیا بیدار خواهید شد؟ 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1394 ساعت 13:34 http://mehdinasrollahi.blogsky.com/

اگر از فرهنگ اصیلمان دفاع می کردیم قلب تپنده فرهنگ و مذهب ایران بود. چون پتانسیل فرهنگی و دینی در ایران بی نظیر است. ملت ما دچار افیون شده اند. دم از اسلام می زنیم ولی زکات که حق فقراست و اهمیتش برای ایمان همپایه نماز است پرداخت نمی کنیم. نماز را از روی ریا می خوانیم. اسیر شیطانیم چون خالص نیستیم. ما ایمانمان را درست کنیم تمام مشکلات اجتماعی اقتصادی سیاسی مان و ... حل می شود.

محمدرضا ندیم پور-وبلاگ پارک شهر چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1394 ساعت 02:33 http://parkeshahr.blog.ir

سلام علی آقای گل
ولادت با سعادت نبی مکرم اسلام ص و امام صادق ع. را شادباش میگویم.
بحث فیلم شد. مدتها ست که دلم میخواهد برای فیلم ؛ مجستیک ؛ با. بازی جیم
کری نقدی بنویسم که فرصت نمیشود.فیلمی که(اخیرا باتعدیلهایی از شبکه نمایش پخش شد) درسهای بسیاری برای فیلمنامه نویسها٫ کارگردانها٫ مسئولین حکومتی٫قضات٫ و برخوردهای مردم با حوادث جنگ و تجلیل از کشته هایشان و
بسیاری نکات آموزشی و تلنگرهای جامعه شناختی دارد.
ازدید من که فیلم نمی بینم ٫ نمی بینم ٫ مگر آنکه حرفی برای گفتن داشته باشد ٫
این فیلم ارزش بارها دیدن و حتی تدریس نکات نهفته در فیلم یعنی دفاع از ارزشها را دارد.امید که فرصت پیدا کنم.
یاعلی

مرتضی جمعه 11 دی‌ماه سال 1394 ساعت 21:50

سلام، بعد از مدت ها دوباره یک نوشته خوب ازت خوندم سوالاتی که مطرح کردی دغدغه های جدی و اساسی هستش. نشان از غفلت های عمیق ما در حوزه هنر و سینما داره.
فقط قسمت آخر نوشته نمی دونم چرا باید به حسن عباسی و دوستدارانش توهین کنی؟ انصاف نیست همه کارهای این آدم رو در نقد فیلم و اینا خلاصه کنی. بالاخره هر کسی مطالب درست و نادرست داره.

سلام اصلاح شد.

شهاب چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1394 ساعت 23:43

فیلم رو دیدم بعد اومدم این یادداشت رو هم خوندم. هرچند فیلم فرهادی رو هنوز ندیدم تا قضاوتی کنم و به لحاظ فنی هم آشنایی ندارم. اما به لحاظ محتوایی و به عنوان مخاطب غیر حرفه ای من هم معتقدم که سرایش از مصیبت های جامعه ایرانی و بعد جایزه بین المللی گرفتن خیلی افتخار آمیز نیست. دست کم نمیدونم چقدر به ارتقای شعور جامعه(ای) کمک میکنه؛ کاری که دست کم در برخی فیلم های امریکایی لحاظ میشه.
یک نکته رو هم اضافه کنم. دلیل نمیشه در هر فیلم امریکایی که قرارِ هندونه زیر بغله امریکایی ها بده یا حتی از اونها انتقاد کنه... همه جنایت های امریکا رو متذکر مخاطب بشه. شبکه خبر جمهوری اسلامی نیست که از گزارش مهاجرت خرس های قطبی عکس اوباما رو نشون بده و بعد ربطش بده به کمپانیِ شل که کاملاً با سیاست های مثبت محیط زیستی اوباما مشکل داره.

پ.ن: قضیه استاد حکیم، شارلاتان حسن عباسی چی بوده که پاک کردیش؟ (فقط کم مونده نقد سینمای استراتژیک برنامه آشپزی بهونه رو هم در 110 جلسه برگزار کنه)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد