مزینان
مزینان

مزینان

نسل کشی مسلمانان در خانه امن الهی و دوران پسا برجام


خدا می داند که چقدر دل ما خون است این روزها، چقدر غمگین و بهت زده به تصاویر حجاج در تلویزیون چشم می دوزیم و چشم هامان لبریز اشک ... 


امروز زمان نیش و کنایه زدن به حاجی ها و چه شد چه شد گفتن نیست، امروز زمان دست رو دست گذاشتن نیست، امروز باید به خونخواهی صدها نفر از هموطنان قیام کرد. امروز روز انتقام است. 


سخن کوتاه باید : باید انتقام خون این عزیزان گرفته شود. جبهه یمن امروز باید توامان جبهه یاری ما به مستضعفین و گرفتن انتقام از ظالمان باشد. 


پی نوشت 1: 

با خبر شدم به جای آنکه سفر ملوکانه به دیار کدخدا را نیمه تمام بگذارند و برای رسیدگی به این فاجعه انسانی به کشور برگردند، مثل پیرزن ها نشانه عزا به لباس چسبانده اند، و جماعتی نادان گوسفند منش، در ستایش این اقدام پیرزنانه شما یقه چاک داده اند، اُف  بر غیرت تان اُف . 


اُف  بر غیرت شما و درود بر غیرت صهیونیست ها که برای یک سرباز وظیفه، کل جنوب لبنان را شخم زدند. 

اُف  بر غیرت شما که از دیپلماسی، فقط لبخندش را بلدید، 

اُف  بر غیرت شما که جنازه های حاجی ها بر زمین مانده و شما هنوز دنبال دوران پسابرجام هستید. 

اُف  بر غیرت شما ...



پی نوشت 2: 

سخنان آیت الله هاشمی شاهرودی در شروع درس خارج فقه :

به نظر من اینجا بایستی گله درست و حسابی از دولت کرد. برخوردی که متاسفانه دولت ما دارد با این جریان می‌کند بسیار برخورد نامناسبی است. کشوری که ۵۰۰ نفر از افرادش اینجوری تلف شدند و با این جنایت از بین رفتند خیلی بیش از این نیاز دارد به برخورد با این قضیه. نبایستی رها شود این قضیه. نبایستی در حد این بحث‌های معمولی انجام گیرد. این یک جنایت است. یک دشمنی است یک تعدی و تجاوز است و غیر از آن هتاکی‌ها و بی‌اعتنایی‌ها است. معنا ندارد ۵۰۰ نفر از حجاج کشته شوند و از بین برود برخوردها در حد مسائل دیپلماسی معمولی باشد.... 

 

اینها با ویزای رسمی رفته‌اند. اینها ضیوف‌الرحمانند آنجا این طور با آنها برخورد شود. بیش از این توقع بود و لازم است این دولت اقدام کند. رهبری معظم انقلاب وقتی اعلام عزای عمومی کردند و آن روز اول بیانیه دادند هنوز عمق فاجعه معلوم نشده بود و بحث ۳۰-۴۰ نفر بود، نه ۵۰۰ نفر.

 

خوب  آن بیانیه که جوابش این نیست که بیانیه مشابه آن صادر کرد. جوابش آن است که باید بیایی وسط میدان. خیلی از کارهای دیگر  باید لغو شود کنار شود برای این کار. اجازه ندادند که یک نفر از وزارت خارجه برود کمک کند، ویزا نداند یعنی چه. بحث، بحث یک نفر از بعثه و فلان نیست. بحث کل نظام است...

 

چطور ۵۰۰ نفر کشته شوند در منا کنار خانه خدا در این حریم. نمی‌دانم این کدامش مطابق با اسلام است با شیوه‌های حکومت اسلامی است. مطابق با آرمان‌های امام است. امام در آن کشتار مکه چگونه برخورد کرد. گفت اگر از صدام بگذریم از آل سعود منحوس نمی‌گذریم. گفت این‌ها بدتر از آنهایند و واقعا هم خوب تشخیص داده بود.

 

چطور آقایان از این مسئله به راحتی رد می‌شوند من نمی‌فهمم چطور اینطور شده است. خیلی بیش از این توجه می‌خواهد به این قضیه و با شدت و حدت و از همه تمام توان نظام جمهوری اسلامی باید استفاده شود در این قضیه. اولین مطلب باید گفته شود که ما شما را متهم می‌دانیم نه مسئول. متهم می‌دانیم که شما عمدا این کار را کردی. نیروهای امنیتی شما عمدا این کار را کردند. می‌خواستید شیعیان و ایرانیان را بکشید. معنا ندارید که در این قضیه ۵۰ درصد کشتار مربوط به شیعیان باشد. نسبت شیعیان به کل حجاج که ۵۰ درصد نیست. این همه از ایرانیان در این فاجعه از بین بروند...

 

باید تحقیق شدید قضایی بین‌المللی و حقوقی بخواهند و دنبال کنند. درد بزرگی است واقعا. باید تشخیص بدهیم تا کی می‌خواهیم در این مسائل سیاسی خودمان را گول بزنیم. امروز راس دشمنی با نظام ما همین آل سعودند. این را باید درست درک کنیم....

 

خیلی ما نسبت به این مسائل متاسفانه کم توجه شدیم و تحت تاثیر پروتکل‌ها و تشریفات سیاسی و دیپلماسی قضایای اصلی و اساسی را فراموش کردیم و کمرنگ شده است. این مناسب با وظایف یک حکومت اسلامی نیست. حکومت اسلامی بایستی از امیرالمومنین درس بگیرد. از خود امام الگو بگیریم که در مقابل این قبیل مسائل خیلی خوب درک می‌کرد، تشخیص می‌داد و خوب موضع می‌گرفت. چطور از ابتدا تشخیص داد که شیطان بزرگ آمریکا است و همه مشکلات جهان اسلام از او است.

 

امام هم خوب تشخیص می‌داد و هم صریح موضع می‌گرفت. دولت ما باید منش امام را الگوی خودش قرار بدهد. بعد هم واقعا این خیلی دردناک است این فاجعه را که نگاه می کنیم. مقداری از طلاب و روحانیون در این فاجعه از بین رفتند... حجاج زیادی از شهرستان‌های مختلف تلف شدند. خلاصه درد بزرگی است و با این درد انسان حال درس گفتن هم ندارد. انا لله و انا الیه راجعون.




نظرات 9 + ارسال نظر
مائده پنج‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:22

سلام
بله.. خیلی بهتر بود آقای رییس جمهور سفرشون رو نیمه تمام می گذاشتن و برمی گشتن. حادثه هواپیمایc 130 یادتونه..؟ رییس جمهور سابق چه زمانی برگشتن..؟ببینید من نمی خوام مقایسه کنم اما این اتفاق هر دلیلی که داشته به من و شما یا هر کس دیگه این اجازه رو نمی ده که برداشت دلخواه و باب میل خودمون رو داشته باشیم.
از اسراییل مثال می یارین.. دوست عزیز فکر کنم بدونین در چه دنیایی داریم زندگی می کنیم.. دنیای قدرت.. دنیایی که فقط سر قدرت می چرخه.. دنیایی که اصلا اهمیت نمی ده تو داری گلوتو برای مردم مظلوم یمن پاره می کنی.. رییس جمهوری که من و شما خائن می دونیم تو سازمان ملل به عنوان سفیر رسمی این کشور معرفی می شه.. حالا شما کاری از دستت برمیاد.. نه!!
وهابی های سعودی یه روز تاوان جنایت هاشون رو پس می دن.. وعده الهیه دیگه.. ظلم ظالم بی جواب نمی مونه. اما اینکه داره رو سیبیل شاه نقاره می زنه هم می گذره و چرا ما کاری انجام نمی دیم.. که البته از نظر شما ما می تونیم و انجام نمی دیم.. و من فکر می کنم ما هیچ کاری از دستمون برنمی یاد.. به همون دلیل قدرت.. اگر برمیومد وقتی اون قایق انگلیسی های جاسوس رو دستگیر کردیم آقای رییس جمهور سابق نمی یومد بگه براساس رافت اسلامی گذشتیم!! که بعد اونا برن کشور خودشون علیه ما حرف بزنن.
اگر کاری از دست ما برمیومد انجام می دادیم. فعلا که حضرت آقا هم از حرمت نگه داشتن و این چیزا صحبت می کنن. منتظریم ببینیم بالاخره چه خواهد شد...

مائده شنبه 18 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 15:37

سلام
خیلی متاسفم که فکر می کردم اینجا می تونم کاملا منطقی و به دور از هر نوع تعصب کوری صحبت کنم.. هر چند که از نظر شما من متعصبم و قدرت درک مسائل رو ندارم. و از شما خیلی ممنونم که تمام پست هایی که اینجا صحبت کردم رو حذف کردین. و باز هم تشکر می کنم که یادآوری کردین فلسفه انقلاب اسلامی رو متوجه نشدم و استدلالاتم براساس بغض و کینه و بی بصیرتیه.
ترجیح می دم سکوت کنم که تصور توجیه کردن پیش نیاد.. هر چند که به اعتقاد شما جوانان انقلابی و مذهبی ذهن ما بسته است و کج فهمی از ماست. که خب باشه.. مهم خداست و قضاوت حق.

سلام
در مزینان میشه به دور از هر نوع تعصب کور و مبتنی بر منطق استدلال می توان بحث کرد. از نظر "من" شما نظر قبلی رو بر اساس بغضی که از گذشته داشتید بیان فرموده بودید و همین باعث شده بود که استدلال درستی نباشه (در این مساله، نه "مسائل").
پست ها رو بنا به احترام به وحدت کلمه جامعه و نظرات رهبر انقلاب مبنی بر عدم وجود دو دستگی حذف کردم نه وجود نظرات شما (اگر دیده بودید من در قسمت پایین نظرات شما، پاسخ های مبسوط داده بودم).
از مطلبی که در بالا نوشته بودید، استنباط من این بود که بله این نظر در تناقض با فلسفه انقلاب اسلامی هست.
ای کاش به جای سکوت شما هم پاسخ می دادید. من که خدای نکرده در پاسخم هیچ توهین و یا بی احترامی نکردم، بلکه گفتم این استدلال از نظر من صحیح نیست و اشکالاتش رو هم شمردم (قیاس نادرست با رئیس جمهور گذشته). همواره سعی کردم تفکر و استدلال رو نقد کنم نه خود شخص رو. من که اصلا شناختی از جنابعالی و روحیاتتون ندارم. بلکه بر اساس مطلبی که بیان فرموده بودید نقد کردم. و الان هم شما رو به گفتگو دعوت می کنم. حاضرم بدون هیچ محدودیتی بحث کنیم (به صورت متن و یا صوت) و همه گفتگوها رو هم در همین مزینان قرار بدیم. حداقل دوستانی که بنده رو می شناسن، معترف هستند که دیگه اینقدر آزاد اندیش هستم که این گفتگو رو داشته باشم،
قبول کنید که نقد همیشه تلخه، هیچ وقت آدم از شنیدن نقد خوشحال نمیشه. به طور کلی شخصیت انسان اینطوره که نقد براش تلخه. امیدوارم رنجیده خاطر نشده باشید، من سر استدلالی که در رد مطلب شما گفتم هستم، اما اگر لحنم نامناسب بوده، عذر می خوام.
همین طوره جز خدا کسی از دل ها خبر نداره، امیدوارم همگی عاقبت به خیر باشیم.
در پناه حق تعالی انشالله موفق باشید

مرتضی دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 21:58

متن رو خوندم، بدون کوچکترین تردید عملکرد دولت در قضیه منا غیرقابل دفاع ست. هر شخصی هم که بخواد رفع و رجوع کنه داره ماله کشی می کنه، من نکاتم چیزای دیگه ست

1- شما جوری می گی تو دهنی رهبر انقلاب که انگار هیشکی نباید تو این مملکت نظر بده! بالاخره نظر دادن آزاده، شما جوری میگی تشر زدن و ... که انگار طرف قتل کرده!
2- مساله اینجاست که شما و دوستانتون نمی خوایید کارهای رئیس جمهور سابق رو بپذیرید، ما داریم می گیم این آقای رئیس جمهور فعلی، در مقایسه با اون یارو ویران گر قبلی، فرشته ست.
3- بعد اینکه شما می فرمایید بغض! بله چرا نباشه؟ شما وقایع 88 رو فراموش کردی؟ همه ما از اون وقایع ضرر کردیم، کتک خوردیم، شما 16 آذر 88 رو یادت رفته؟ شما که خودت هم حضور داشتی، یادت رفته چه اتفاقاتی افتاد؟ مگر میشه از یاد برد خودسر ها رو؟ اما همه فقط موسوی رو دیدن و فتنه نامیدن، ولی مگر احمدی نژاد به آتش ندمید؟ کی جشن گرفت و خس و خاشاک نامید؟ من هم با نظر مطهری موافقم که محاکمه باید دو طرفه باشه.
4- من به دیانت و خیرخواهی شما معترفم، به رهبری انقلاب هم همیشه احترام گذاشتم و علاقه مند بودم اما بهمن جان، قبول کن که سال 88 اوج بی تدبیری همه بود. قبول کن که انتخابات 92 پاسخ به همین بی تدبیری بود.

و اما بعد
1- من البته نگفتم قتل کرده یا نباید نظر می داده، بلکه گفتم نباید اینقدر بد می فهمیده! اونهم چی یک استاد حوزه علمیه، من همیشه برام سوال بود که چطور علما در آخرالزمان فتنه های بزرگ ایجاد می کنن که با وقایع اخیر برام روشنه. یک جایی من بی سواد جوان نظر می دم و تحلیل می کنم، یک جایی هم مرد شریعت داره نظر می ده اونهم در مورد امام حسین(ع)! خیلی فرق هست بین شون. و جالب این جاست که چقدر سنگین بوده که رهبری هم واکنش داد. نکته دیگه شخصی در مقام رئیس جمهور داره چنین استدالاتی مطرح می کنه و این برای کشور خطرناکه که بالاترین مقام اجرایی کشور این قدر بد بفهمه مسائل رو.
2- البته بله ما چشم بصیرت نداریم، هنوز نتونستیم بال های بهشتی ایشون رو ببینیم، خوشا به سعادت شما.
3- من این مواردی که شما فرمودید رو قبول ندارم. شما نمی تونید کار امثال آقایان موسوی و خاتمی رو که ما رو تا لب پرتگاه بردن، با کار رئیس جمهور سابق مقایسه کنید.
4-سال 88 اوج بی تدبیری و خیانت آقایان موسوی و خاتمی و پیروانشون بود و اوج تدبیر رهبر انقلاب. اگرچه آدم هایی هم بودن که به نام انقلاب خطاهای بدی انجام دادن مثل حمله به خوابگاه های دانشجویی و کهریزک و کتک زدن ها در خیابان و ... . بالاخره باید پذیرفت در بحرانی که آقایان خیانت کار ایجاد کردن، تر و خشک گاهی باهم می سوزن. مثل همون اشاره ای که به 16 آذر کردید که جنابعالی هم بودید.

لطفا بحث در مورد 88 رو ادامه ندید، چون دیگه من پاسخی نمی دم.

مائده چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 15:40

سلام
ببخشید چند نکته هست که لازم دونستم مطرح کنم.
1.یه مطلبی در مورد نقد گفتین. تعریف نقد با اعتراض تفاوت داره.. نقد یعنی بیان نکات مثبت و منفی یک مسئله.. شما نقد نکردین.. اعتراض کردین.. اعتراض یعنی تو اشتباه می کنی و من درست می گم.. و تا جایی که امکان داشت با تفسیر به رای کردن مسئله به من برچسب زدین. این از این..
2. در مورد اون بخشی که من گفته بودم دنیا دنیای قدرته.. هنوزم می گم دنیای ما دنیای قدرته.. متاسفانه شما نگاهتون در این مورد فقط به سمت دنیای غرب و ابرقدرت هاست.. اما من یه مثال خیلی ساده می زنم و از اتفاقی صحبت می کنم که زیر همین گوش خودمون می افته و کسی اهمیت چندانی بهش نمی ده.. که اگر هم متوجه باشه کاری از دستش برنمی یاد.. من بخشی از عمرم رو در استان سیستان و بلوچستان گذروندم.. در همه اون سال هایی که مردم از ترس حضور اشرار افغانی و پاکستانی جرات نداشتن یک مسافرت چند ساعته زمینی داشته باشن.. توی همین منطقه محروم که بی آبی یک معضل بزرگ بوده و متاسفانه هنوزم هست تصمیم گرفته شد که سد ساخته بشه.. با همکاری ایران و افغانستان.. خب.. ایران تمام تجهیزات و امکانات رو فراهم کرد.. سد ساخته شد.. خیلی هم خوب.. اما خبر دارید الان چه اتفاقی افتاده..؟ همین افغانستان که همه چیزش رو از ما داره واسه ما شاخ و شونه می کشه که.. بله هر موقع بخوام دریچه سد رو باز می کنم، هر موقع بخوام آب رو می بندم! اونوقت مایی که امکانات و تجهیزات دادیم باید دستمون بمونه تو پوست گردو و مردم بدبختی بکشن واسه چیزی که حق خودشونه.. این یعنی قدرت.. هر کی زورش بیشتر شاخ و شونه کشیدن و سرکشی هاش هم بیشتر.
بعد آقای جوان بیاد توی برنامه "خندوانه" مهاجرین افغان رو دعوت کنه که آره ما ایرانی ها خیلی مهمان نواز و غریب نوازیم. اونا هم تو مصاحبه هاشون بگن که آره ایران خوب.. ایران عالی.. ایران امن.. ما می خوایم بریم خانواده هامون رو هم بیاریم اینجا پیش خودمون!! از اون طرفم حضرت آقا دستور بدن که برای مدرسه رفتن بچه های همین افغانی ها نباید مشکل و مانعی ایجاد بشه!! اینکه روی چه حساب و کتابی این اتفاقات باید بیفته کسی جوابگو نیست متاسفانه..
3. تو صحبت هاتون اشاره کردین که به رییس جمهور سابق رای ندادین.. دونستن این مسئله برام مهم نیست. اما شما گاهی اوقات صحبت هاتون بشدت شبیه تفکرات حزبی چپ و راست می شه.. شاید خودتون حواستون نباشه.. اما این اتفاق افتاده و می افته.. من دوره فعلی رو با دوره قبل مقایسه می کنم.. چون فقط انتقادات شما رو نسبت به دوره فعلی دیدم. در جواب کامنت دوستتون در بند اول گفتین یک مقام اجرایی نباید بدفهمی داشته باشه.. کاملا درسته.. اما یه سوال.. اون موقع که افتخار می کردن که قانون مزخرف یارانه ها اجرا شده و تو مغز مردم فرو کردن که این پول از طرف امام زمانه.. یا برای وزیر شدن خانم ها استدلال می کردن به سیصد و سیزده یار امام.. شما چه واکنشی نشون دادین..؟ نقد کردین این گفته ها رو..؟ یا وقتی دست هوگو چاوز رقاص رو گرفتن و بردنش مشهد و چفیه انداختن گردنش و اتفاقات بعد از اون هم براتون اهمیت داشت..؟ اینکه یه عده حضور رییس جمهور سابق در یک جلسه در آمریکا رو با حضور حضرت موسی در مجلس فرعون مقایسه کردن هم شما رو نگران کرد..؟ یا به حکم اینکه ایشون از حمایت رهبری برخوردار بودن ساکت موندین..؟ ببینید گفتم حمایت رهبری در خطبه های نماز جمعه ها.. نگفتم حضرت آقا گفته ها و رفتار ایشون رو تایید کردن.
و همچنین طعنه ها و کنایه هاتون.. مثلا در کامنت بالا در جواب بند دوم به دوستتون که دست به مقایسه دو رییس جمهور زدن چی گفتین..؟ هیچ کس ادعا نداره که رییس جمهور فعلی فرشته و ناجی ملته.. بری و مصون از خطا هم نیست.. اما بد نیست یه نکته ای یادمون بمونه.. ویران کردن خیلی راحت تر از آبادکردنه.. سالها طول می کشه تا ویرانی ها آباد بشه.. قبلا هم گفتم.. تفاوت عقیده من و شما همین جاست.. شما به تیم مذاکره کننده و این دولت در مسائل سیاسی اطمینان ندارید.. اما من اعتماد کردم و خیلی هم بابت تلاشی که کردن ازشون ممنونم. و البته این اطمینان به معنای این نیست که به ایشون رای داده باشم.
و اینکه درسته که آقای سابق از مصونیت سیاسی برخوردارن اما گناهشون بیشتر از کسانی که در حبس خانگی هستن نباشه کمتر نیست. اینکه بعضی ها منکر این قضیه باشن چیزی رو عوض نمی کنه.. چیزی که بوده و اتفاق افتاده.. ضمن اینکه این کاملا درسته که حضور رهبری با تدبیر برای ملت ما جای شکرگزاری داره اما بهتره یادمون باشه که هیچ کس و هیچ چیز جز خدا و عنایت امام حسین این کشور رو از اون حوادث تلخ و ناگوار نجات نداد.. دیگخه خودتون بهتر می دونین.. کشور از خرداد ماه گرفتار حوادث بود تا به عاشورا در دی ماه..
4. در مورد دقت در اخبار گفتین.. لازمه بگم که نه به رسانه میلی(!) که خط مشی اون جهت دادن به افکار توده مردمه و نه به هیچ کدوم از سایت های خبری اعتماد ندارم.. کاملا مشخصه که قلم ها بیشتر از اینکه در جهت اطلاع رسانی و آگاهی بخشی بچرخه در جهت اغراض شخصی و حب و بغض های شخصی و حزبی می چرخه و واقعیت مطلب همیشه در این بین گم می شه.. هیچ کدوم از خبرگزاریها هم از این قاعده مستثنی نیستن.. در نتیجه شخصا وقتم رو تلف این دست مسائل نمی کنم.
همه این صحبت ها رو کردم و سر شما رو هم درد آوردم.. به خیلی از مسائل و تصمیم گیری ها ایراد وارده اما نه گوشی هست برای شنیدن و نه چشمی برای دیدن... ضمن اینکه هیچ وقت خودم رو یه فرد سیاست دان نمی دونم.. نمی خوام جزء کسانی باشم که فکر می کنن خودشون و حزبشون و طرفدارانشون سیاست رو بیشتر و بهتر از کسایی که راس کار هستن می فهمن. قبلا هم گفتم.. دنیای سیاست هواش سنگینه و خاکش مسموم..

سلام
خیلی موارد زیادی گفته شده، من واقعا برام سخته تایپ کنم. و پاسخ بدم. و همچنان همون پیشنهاد سابقم رو تکرار می کنم و در مورد تک تک موارد که فرمودید، شما رو به مباحثه صوتی دعوت می کنم. قدیم ها که جوون بودیم یک انجمن اسلامی هایی بود که در حضور جمع جایی برای این مباحثه های دانشجویی داشت. الان نمی دونم تخریب شده یا هنوز برجاست. البته اون موقع اینترنت هم نبود! ولی خدا رو شکر الان وسایل ارتباط جمعی توسعه پیدا کرده و من پیشنهاد مباحثه صوتی می دم. محتوای صوتی رو هم می تونیم اینجا در معرض قضاوت قرار بدیم. من فکر می کنم این اوج آزاداندیشی هست. و هر کسی می تونه نظر خودش رو داشته باشه، ما دشمن نیستم اما اختلاف فکری جدی و زاویه دید های متفاوت داریم.
1- پناه بر خدا.
2- و من هم می گم شما هنوز اشتباه می کنید، قرن حاضر قرن روح الله خمینی ست. نه قرن قدرت ها و زورگویی ها.
3- خدا این دولت و اون دولت رو همه رو به صراط مستقیم هدایت کنه. من و شما رو هم عاقبت به خیر. فقط اینکه من یادمه سال 88 همیشه چیزی به نام فتنه رو منکر بودم اما بعد ها، تازه معنی فتنه رو فهمیدم.
4- ...
من استفاده کردم از نظرات خوبتون. و البته خیلی از موارد بالا رو که فرموید قبول ندارم و با استدلال رد می کنم ولی واقعا بیشتر از این توان نوشتن ندارم. و همون پیشنهادم سر جاش هست.

مائده یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 09:38

سلام
چقدر شما تنبل شدین آقا. یعنی چی که فایل صوتی می ذارم و توان نوشتن ندارم..!؟ من تصور می کردم شما طلبه باشین..

در هر حال.. از یک چیزی مطمئنم.. اینکه من و شما و خیلی های دیگه در یک جبهه ایم.. عقایدمون در مورد بعضی مسائل متفاوته.. گاهی هم خط فکری کاملا متفاوتی رو دنبال می کنیم.. اما اصول و پایه های این نظام و انقلاب رو قبول داریم.. هر جا که لازم بوده و باشه در کنار هم هستیم.. هر جا هم که لازم بوده سکوت کردیم.. یعنی من شخصا هر جا که دیدگاهم با سیاست رسمی که تبلیغ می شه تفاوت داشته سکوت کردم.. هیچ وقت هم در جهت تحریک مخالفین اقدامی نکردم و انشالا نخواهم کرد.

امیدوارم این امنیت و آرامش برای کشور حفظ بشه.. و نادانی ها و جهالت ها و سطحی نگری ها باعث به فنا رفتن ارزش هایی که براش خون ها ریخته شده تا به ثمر برسه، نشه.

سلام، بله دیگه دوران جوانی بود که میشد کلی مطلب نوشت، دفتر خاطرات روزانه نوشت! الان دیگه دوران پیرمردی هستیم اما هنوز طلبه علم و دانشیم.
البته من نگفتم فایل صوتی می ذارم، اون مورد قبل هم استثناء بود و با اجازه از دوستان گذاشته شد، گفتم که مباحثه کنیم در یک فضای آنلاین و صوت اون مباحثه رو بذاریم. این روزها روزهای واقعا سختی بر ما می گذره و حتی زمان برای خوابیدن نیست! ولی برای گفتگو من همیشه وقت دارم.
من هم امیدوارم همه این دعاهایی که کردید محقق بشه. اما در مورد هم جبهه بودن همه باهم! بیشتر واژه هم کشتی بودن رو می پسندم. هم جبهه ای ها به همدیگه و یا مردمان پشت سر تیر نمی زنن! هم جبهه ای ها خودشون رو در وسط میدان نبرد می بینن، رفتن برای سر دادن در راه آرمان شون. اما هم کشتی ها! چرا از همدیگه می کشن، کشتی سوراخ می کنن!(سوراخ های ریز البته) اونقدر که مطمئن شن غرق نمیشه! از این قایق کوچیک ها هم به تعداد لازم کنار کشتی گذاشتن که به وقتش برن! و دیگران رو تحمل می کنن، چون مجبورن! سرشون کلاه می ذارن و ...
مدیونید اگر فکر کنید این قسمت آخر تعریضی چیزی داشت!

مائده دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 17:52

ای بابا.. خب اگه این نوع نگاه باعث ناراحتی می شه از اول می گفتین من اصلا صحبت نمی کردم.. راحت می گفتین فرق الله بینی و بینکم.. دیگه اینقدر گوشه کنایه نداره که.. شما دارید در جواب کامنت من این مثال رو استفاده می کنین بعد توقع دارین جمله آخر شما رو باور کنم..!؟
در هر حال.. ناراحت نیستم.. اما یه خواهش دارم ازتون.. ممنون می شم اگر کامنت هایی که برای این پست گذاشتم حذف کنین.. قطعا و حتما این آخرین باریه که بلند بلند فکر می کنم..
به نظرم بهترین و ضروری ترین کار برام اینه که تلاش کنم مدرک روی مدرک بذارم به این امید که در آینده کار و بار مناسبی داشته باشم.. و قبل از همه این ها بتونم درست زندگی کنم..
وقتتون بخیر

ای بابا! شما چرا اینقدر دوست دارید همش دعوا کنید؟! اصلا متوجه جملات آخر من نشدید متاسفانه، چرا می خوایید اون مطالب رو به خودتون بگیرید؟ من منظورم آدم های فرصت طلب، آدم های بی درد و بی تفاوت بود. شما که الحمدالله دغدغه دارید و بعضا نظرات مثبتی هم دارید. من گفتم با شما و این مطالبی که می فرمایید اختلاف سلیقه و فکر دارم. اون مطالب آخر هم خطاب به شما نبود. به خاطر واژه ای بود که استفاده کرده بودید.
ضمن اینکه این جملات آخرتون رو متوجه نشدم. من از نظرات مختلف استفاده می کنم. نکته ی نظرات شما این هست که کمی طولانیه و جواب دادن برای پیرمردهایی مثل من سخته! برای همین هست که پیشنهاد پاسخ و مباحثه صوتی رو دارم همچنان. البته با این شرط که از شنیدن جواب رنجیده خاطر نشید. چون شما همش به دنبال تنش هستید! یکم سعه صدر لازمه. شاید هم ما" قول لین" نداریم. شاید که نه قطعا همین طوره.
نکته ی بعد اینکه بعضی کنایات شما خیلی نامناسبه، یعنی حداقل خطاب به شخصی ست که همیشه از شنیدن سخن مخالف استقبال کرده. اینکه شما می فرمایید دیگه بلند بلند فکر نکنم و ... که خطاب به من هست که بله من تحمل شنیدن سخن مخالف ندارم. پناه بر خدا! من که گفتم مباحثه کاملا آزاد و گفتگوی صریح صوتی. اگر شما هم اینقدر آزاد اندیش هستید پس این دعوت رو بپذیرید و با این جملات و کنایات عجیب، از قبول مباحثه طفره نرید.


------------------
پست اول با عنوان وارثان حسین (ع) رو حتما مطالعه کنید، حدود 40 سال پیش معلم شهید دکتر شریعتی ، چقدر زیبا به اون بحث دنیای قدرت شما پاسخ دادن.
-----------------------

مشکل از نوع نگاه ماست، در واقع ما آدم های آکادمیک که عمری ست با ریاضیات و فیزیک سر و کار داشته ایم، نمی تونیم خارج از این قوانین واضح فیزیکی ببینیم. مثلا طبق قانون فیزیک حسین بن علی(ع) جسم ش بدنش پودر شده، از بین رفته تموم شده! فیزیک و ماده نمی تونه بیشتر از این ببینه. محکومه به این نگاه. اما وقتی صحبت از ایمان میشه، گام اول متافیزیک هست و باور به غیب. باور به چیزهایی که نمی بینی، نمی تونی لمسش کنی. مشکل ما نگاه به مسائل و رویداد ها با عینک فیزیکه.
من بارها فکر کردم پیرامون مثلا مواضع مختلف در مورد برجام، نوع صحبت های رهبری رو با مثلا صحبت ها رئیس جمهور بارها مقایسه کردم، یکی میگه اگر ثابت قدم باشیم و بر خدا توکل کنیم نصرت الهی هم شامل حال میشه. یکی میگه روابط با دنیا رو باید توسعه بدیم و براش باید از بعضی چیز ها بگذریم. یکی میگه افق های روشن در پیش ملتی ست که غرور و عزت داشته باشه، استقلال داشته باشه، شرفش رو نفروشه. یکی میگه برجام تازه شروع مذاکره ما با آمریکا و زدودن غبارهای دشمنی هست. آخ ... چقدر فرق هست. آه که چقدر ...
دنیای فیزیک میگه اونی که بمب و موشک قوی تر داره نابودت می کنه، میگه دنیا، دنیای قدرته، اما دنیای ایمان میگه دستی هست که بالای همه دست هاست. آیا می شنوید؟ آیا در سخن پروردگار تردید دارید؟
--------------------------------
و اما در مورد رسانه میلی :
من یک تار موی همین رسانه میلی رو، به کرور کرور رسانه و خبرگزاری کثیف و پست غربی نمی فروشم. رسانه هایی که برای افتادن سگی در آب خبر فوری میرن اما کشتار 7 ماهه مردم بی گناه یمن رو نمی بینن. رسانه های پلیدی که در کودتا ها، جنایت ها مشارکت می کنن. رسانه های پلیدی که قلم به دست می گیرن که با قلم هاشون تفرقه و جدایی ایجاد کنند.
کدوم رسانه ای، درد ها و رنج مردم مظلوم یمن، مردم مظلوم فلسطین رو به تصویر کشیده؟ آیا جز این بوده که همین رسانه میلی با بودجه یک هزارم غول های رسانه ای، این رسالت رو به دوش کشیده؟ آیا این ها رو می بینید و این طور بی رحمانه بهش می تازید؟ آیا باور کنم که این انگ میلی بودن، تحلیل خود شماست؟
بله ما هم به رسانه ای که داریم نقد داریم، اما آیا شما این حقایق رو می بینید؟ آیا این ها رو درنظر می گیرید؟ کجاست انصاف؟
شما رو به خدا قسم، یک بار هم که شده به صفحات رسانه ای نیویورک تایمز، بی بی سی، سی ان ان و ... سر بزنید و مقالات و سرمقالاتشون رو بخونید! کلمه به کلمه گویی از دهان صهیونیست های نجس بیرون اومده. بخونید تا قدر رسانه میلی رو بدونید.
--------------------------------
و در مورد راست و چپ بودن:
بله من همه عمرم به دنبال حقیقت بودم و هستم و انشالله که باشم. از روز اولی که قدم در این مسیر بی انتها گذاشتم باورم این بوده که دو جبهه بیشتر نیست، حق و باطل. گروه سومی نداریم. بی درد، کنار کشیده ها از سیاست، عارفانی که سیاست رو نجس می دونن و ... همه و همه در یکی از این دو جبهه قرار می گیرن. (پیرامون صحت این ادعا، شما رو ارجاع میدم به مطالعه پیرامون احوال آخرالزمان)
شما آیا فکر می کنید راه میانه ای هست که مواضعت با همه گروه های سیاسی فرق داشته باشه؟ آیا فکر می کنید مواضع ما باید کلا چیزی متفاوت از گروه های چپ و راست باشه و هیچ نقطه مشترکی نباید باشه؟ متاسفانه من از چنین هنری محرومم. و آیا شده که ما بگیم فلان جناح سیاسی حق مطلقه و لاغیر؟ بله ممکنه فلان جناح سیاسی موضعی رو داشته باشه که از نظر ما درسته و حق هست. و چون حق هست، پس ماهم بنا به فهم خودمون از حق، اون رو درست می دونیم.

=========================
حرف و گله خیلی زیاده، بماند ...
فقط لطفا از پاسخ متنی استفاده نکنید که ما توان پاسخ متنی نداریم. مراعات حال ما رو بکنید شما رو به خدا.

مائده سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:19

سلام
اینطور به نظر می یاد که دعوا می کنم و اهل ایجاد تنش هستم..؟ در واقع اینطور نیست.. فقط حضور چند ساله ام در دنیای مجازی بهم یاد داده که خیلی به افراد و نظراتشون خوشبین نباشم و اونچه که در ذهن دارم به زبون بیارم حتی اگر منظور اصلی رو درک کرده باشم! شاید اگر این صحبت ها رو در رو اتفاق می افتاد این سوءتفاهم ها پیش نمی یومد.
اما برای مباحثه صوتی وقت کافی ندارم. نظرم رو می گم.. اگر واقعا توان پاسخ گویی مکتوب ندارید هیچ اشکالی نداره.. اما من نظرم رو به همین شکل بیان می کنم!
1.من در قول حضرت حق شک و تردید ندارم. اما همچنان معتقدم فعلا و در حال حاضر دنیا دنیای قدرته! دنیا دنیای قدرته که یک دولت پاپتی مثل عربستان به خودش اجازه کشتار مسلمان ها رو می ده و هیچ ابایی هم از داد و بیداد دیگران نداره.. دنیا دنیای قدرته و ثروته که فاجعه منا اتفاق می افته و جز ایران هیچ کشور مسلمان دیگه ای اعتزاض جدی و محکمی نداره و همه دهنشون با پول بسته می شه.. دنیا دنیای قدرته..
2. گفتم رسانه ما رسانه میلیه و مطبوعات و سایت های خبری رو قبول ندارم.. اما این به این معنا نبود که به رسانه های خارجی گرایش دارم.. هر چند که با توجه به رشته تحصیلیم (مترجمی زبان) باید روی این رسانه ها و مکتوباتشون هم مطالعه داشته باشم. "بله ما هم به رسانه ای که داریم نقد داریم، اما آیا شما این حقایق رو می بینید؟ آیا این ها رو درنظر می گیرید؟ کجاست انصاف؟" آقای عزیز.. برادر گرامی.. به نظر شما من باید بابت جنگی که بین رسانه هاست نمره قبولی بدم به رسانه خودمون..!؟ در اینکه حتما و باید از مظلوم دفاع بشه هیچ شکی نیست.. اما رسانه باید بعد از هر راهپیمایی و اعتراضی میکروفن رو بده دست خبرنگارش که اینطور اظهار نظر کنن که ملت ایران.. هرگز اصل رو فدای فرع نمی کنه..!؟ کی گفته اصلی ترین مسئله کشور ما پدر و مادر اعراب بودنه..؟ ببینید دفاع از مظلوم سر جای خودش.. از اصول و آرمان های ماست و خواهد بود.. اما چرا نظرات شخصی تعمیم داده می شه به کل جامعه..
من معتقدم همونطور که غرب از خبرهای حاشیه ای استفاده می کنه تا مردمش رو از دنیا و جنایت هاش بی خبر نگه داره رسانه ما هم خبرهای دنیا رو در راس اخبار خودش قرار می ده که مردم رو از مهم ترین مسائل کشور که همون فرهنگ و اقتصاد کشوره دور کنه.. واقعا کی و کجا ما باید به خودمون برسیم..؟ از نفوذ آمریکا و غرب حرف می زنن.. نفوذ آمریکا الان قراره اتفاق بیفته..؟ فرهنگ ما که سالهاست تحت نفوذ غربه.. چکار کردیم در موردش..؟ اصلا کسی هست که به شبهه هایی که هر روز و هر لحظه چه در دنیای مجازی چه دردنیای واقعی اتفاق می افته جواب درستی بده..؟ این ها نگران کننده نیست..؟ نسلی که داره با عقاید انحرافی جلو می یاد مسئواین و هر کس که دستی بر آتش داره رو نگران نمی کنه..؟ چرا من نوعی باید بزرگترین دغدغه ام حول محور خارج از مرزها بچرخه که از خودم و مسائل مملکتم غافل بشم..؟ که می خوام به فکر مظلوم باشم..؟ که بعد همین مسلمان عرب مظلوم رو برای مداوا بیارم تو مملکتم.. تیمارش کنم.. وقتی می خوان بهش خون تزریق کنن بگه لا خون شیعه لا.. به جهنم که لا!!
3. هر آدم منصفی جویای حقیقت و صلح و عدالته.. منظورم از اینکه گفتم نوشتار شما شبیه حزب چپ و راسته جبهه حق و باطل نبود.. سیاستی بود که در وب سایت های مخالف و موافق دولت تبلیغ می شه و قلم شما گاهی شبیه به اون ها می شه.. گفتم که.. من فقط انتقاد شما نسبت به دولت فعلی رو دیدم و خوندم.
ببخشید که مراعات حالتون رو نکردم..

سلام
شما من رو یاد یک رفیق قدیمی می اندازید، که مثل شما مترجم زبان بود، از گیلان بود و یک دوره ای رو در سیستان و بلوچستان حضور داشت!! اما خب، آدم ها رو با افکارشون باید شناخت و سنجید نه با اسم هاشون! محمدرضای ما، خیلی پخته بود، مسائل رو عمیق تحلیل می کرد، صادقانه بگم من در مقام شاگرد بودم پیشش. تکیه گاهی بود. چون همیشه کارهاش رو دنبال می کردم، این اواخر هم حضور قوی و خوبی تو کارهای فرهنگی و از جمله جشنواره عمار داشت. اسم ها مهم نیست، ما در عصری زندگی می کنیم که افکار مهم تره! یعنی مثلا اگر این افکاری که شما مطرح کردید رو در مقابل افکار سه سال پیش محمدرضا بذاریم، مطمئنا دو تا شخصیت جداگانه هستن. بگذریم مهم نیست ... این وقایع باعث شد حتما با محمدرضا تماس بگیرم در اسرع وقت، خیلی دلتنگشم، دلتنگ افکار بلندش، تحلیل های عمیقش و کلوچه های فومنش! بشینم باهاش درد دل کنم، بگم اگر همه چی همین طور پیش بره، دارم رفتنی میشم حاجی، فقط موندم چطور دل بکنم؟ یعنی برای رفتن باید هر جا یه تکه از قلبم رو جا بذارم، یکی رو این جا تو وطنو خونواده، یکی رو محراب پنجم جمکران، یکی تو فیضیه، امان! کاش میشد حداقل این فیضیه رو با خودم ببرم! این یکی خیلی برام سخته، فیضیه برای من شده بود سبب اتصال ارض و سماء! بگذریم ... داغ دل تازه نکنیم ...
1- من نظرم همون بود که عرض کردم.
2- من هم گفتم که نقد زیادی بهش وارده، اما این وصف ناجور میلی بودن، امروز سخن کسانی هست که چیز دیگه ای از صدا و سیما می خوان. خیلی سخت نیست دونستنش، با یک جستجو می رسید به افکارشون و خواسته هاشون. فقط باید به عنوان یک دوست خدمتتون عرض کنم، عزیز من، دوست من به هر خبری که می شنوید و می خونید، اعتماد نکنید. سخن پروردگار رو سرلوحه قرار بدید که به خبر فاسقان اعتماد نکنید و قبل از هرچیز در مورد تحقیق کنید. امان از آخرالزمان، الامان من شر آخرالزمان، الامان ...
3- یک نگاهی به تاریخ اولین پست مزینان نشون میده که زمان اندکی رو با دولت سابق مخرج مشترک داشته و مجالی برای نقدش نبوده. گرچه همواره نقد دولت سابق هم خصوصا در جنجال آفرینی های بی مورد وجود داشت.
التماس دعا خاضعانه از شما و آرزوی عاقبت به خیری برای همه مون.

مائده سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 19:13

سلام
چقدر جالب!! اتفاقا من هم در حال حاضر ساکن استان گیلانم.. اما فقط ساکن و نه بومی.. اونم نه فومن.. مرکز. خب بله افکار و نظرات مهم تر از اسامی هستن. اما من با اسم حقیقیم با شما صحبت می کنم.. اوایل ورودم به فضای مجازی نام خانوادگیم هم درج می کردم که بعد از مدتی برداشتمش. حتی یادمه توی نظرات قبلی که اینجا ثبت کردم یه ایمیلم از خودم گذاشتم با همین اسم و رسم واقعیم.
عبارتی که در مورد رسانه بکار بردم چیزی نبود که از زبان دیگران یا از موتورهای جست و جو پیدا کرده باشم.. نمی دونستم یک سری افراد با افکار دیگه ای به رسانه نقد دارن.. باز هم ممنون از این توصیه مشفقانه. توصیه شما همون چیزیه که همیشه سعی می کنم بهش عمل کنم..
در پناه حق محفوظ باشید

سلام،
خیلی عالی، انشالله موفق باشید. این قضیه باعث شد، حداقل بعد از مدت ها خبری از رفیق قدیمی بگیریم. همین طور من از شما دعوت می کنم که به عنوان نویسنده در مزینان حضور داشته باشید. اگر تمایل داشتید اطلاع بدید که ایمیل دعوت نویسنده رو ارسال کنم.

مائده سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 22:32

خیلی ممنونم از دعوت شما. اگر اجازه بدین فقط یک مخاطب می مونم و نوشته ها و مباحث رو دنبال می کنم.

چراغ مزینان تا الان هم با دوپینگ روشن مونده، از افراد فعال دعوت به همکاری می شود. موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد