خوب که نگاه کنی، حسینیان زمان را می بینی، خیلی پیچیده و دشوار نیست، اصلا هیچ زمانه ای بدون حسین(ع) و یزید نبوده، هیچ زمانه ای هم بدون کوفیان نبوده. میان این همه هیایو، فقط کمی تامل باید.
هرگز میدانهای نبرد را ترک نخواهیم کرد ...
در این جنگ اگر نیمی از ما شهید شوند و نیمی دیگر باقی بمانند و با عزت و کرامت و شرافت زندگی کنند، برای ما بهتر است. حتی اگر در این جنگ، سه چهارم ما شهید شوند و یک چهارم دیگر با شرافت و کرامت بمانند، این بهتر است.
و آنها که تن به هر ذلتی میدهند تا زنده بمانند، مردههای خاموش و پلید تاریخند، و ببینید که آیا کسانی که سخاوتمندانه با حسین (ع) به قتلگاه خویش آمدهاند و مرگ خویش را انتخاب کردهاند، در حالی که صدها گریزگاه آبرومندانه برای ماندنشان بود، و صدها توجیه شرعی و دینی برای زنده ماندنشان بود، توجیه و تاویل نکردهاند و مردهاند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها که برای ماندشان تن به ذلت و پستی رها کردن حسین (ع) و تحمل کردن یزید دادند؟ کدام هنوز زندهاند؟
هرکس زنده بودن را فقط در یک لش متحرک نمیبیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین (ع) را با همه وجودش میبیند، حس میکند و مرگ کسانی را که به ذلتها تن دادهاند، تا زنده بمانند، میبیند. آنها نشان دادند، شهید نشان میدهد و میآموزد و پیام میدهد که در برابر ظلم و ستم، ای کسانی که میپندارید: «نتوانستن از جهاد معاف میکند»، و ای کسانی که میگویید: «پیروزی بر خصم هنگامی تحقق دارد که بر خصم غلبه شود»، نه! شهید انسانی است که در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن، با مرگ خویش بر دشمن پیروز میشود و اگر دشمنش را نمیکشد، رسوا میکند.
وقتی در صحنه نیستی، وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غایبی، هرکجا که خواهی باش!