لحظه ای تامل ... "سکوت استقلال، فریاد پیروزی"


تماشای مستند دیدنی "سکوت استقلال، فریاد پیروزی" را از دست ندهید: 


به ترتیب بخش های اول تا چهارم 





 

 

 

 

 

 

 

 

مجنون حریف غصه ی لیلا نمی شود ...


دوباره مسافرم آقا؛

مقصد و مقصودم ابتدا همیشه تو بوده ای،

مقصد تمام مسافران همیشه تو بوده ای،

تو مسافر زیاد داری

اما

 313 مسافر کم داری

کنار همین گنبدهای سبز، چه بغض ها که بارانی شده

کنار همین صحن مقدس،  چه دلها که آسمانی شده

همه هستند، همه حاجتی دارند

 یکی شفای مریض طلب می کند

یکی قفل دلش باز نمی شود

یکی پول می خواهد

یکی دانشگاه، :استاد تمامی اش" را صادر نمی کند تا اول خودش راحت شود و بعد دانشجوهایش

یکی می خواهد آنی شود که می خواهد "استاد تمام" شود

یکی یار می خواهد

یکی می خواهد تو شفیع اش باشی نزد خدا

یکی نذر دارد هر سال اینجا باشد کنار تو

یکی می خواهد رفع گرفتاری از او کنی

یکی ...

همین طور به تعداد آدم ها، یکی ... حاجت ها و حاجت ها

تو هم مهربانی و مستجاب الدعوه

و کسی دست خالی برنمی گردد

اما چند نفر از ما دل در گرو خود تو داریم آقا؟

مگر دوست داشتن مرامی ندارد آقا؟

در افسانه ها برای ما گفته اند، مجنون وقتی به پرده کعبه رسید

از خدا خواست: از عمر خودش کم کند و به به عمر لیلایش بیفزاید

بهمنت

هرگز نتوانسته برای آمدن تو و برای تو گامی بردارد هرگز

اما لیلای من

امروز بعد از همه مناجات ها همه زمزمه های عاشقانه و آنجا که به یا الله یالله می رسم و وقت خواستن حاجت هاست

خواهم گفت:

بارالها از عمر من کم کن و بر تعجیل حضور حجتت بیفزا


"شعبان 1435 هجری/ 24 خرداد93"




مجنون حریف غصه ی لیلا نمی شود

زخم فراق بی تو مداوا نمی شود

فالی زدم به حضرت حافظ جواب داد

بخت همیشه بسته ی ما وا نمی شود

آب از سرم گذشته در این موج بی کسی

ساحل حریف طعنه ی دریا نمی شود

من آمدم به درد دلم چاره ای کنی

حالا مگر به جان تو فردا نمی شود

قدری بیا و حال خراب مرا ببین

حالی بپرس کم ز تو آقا نمی شود

دلخوش به هیئتم که همیشه حضور تو

جز در هوای روضه ی سقا نمی شود

جان دو دست حضرت عباس جان مشک

آقا بیا که بخت دلم پا نمی شود

آقا به جان پهلوی زهرا ظهور کن

درد مدینه بی تو مداوا نمی شود

آقا شنیده ایم که بهار ظهور تو

بی انتقام حضرت زهرا نمی شود

راز (3)



و اما فرزندم وصیت من به تو آن است که هر چه بیشتر در تحصیل علم نافع و ایمان صادق بکوشی که سعادت دنیا و آخرت تو را به ارمغان آورد. 

و وصیت شرعی من به تو و همه مستضعفین و پابرهنگان خمینی آن است که به زندگی و ابتلاعات آن چون یک مبارزه و پروژه ای برای رستگاری بنگری، و بدان تنها اسلام راستین، اسلام خمینی ست که همان اسلام رسول الله است. بغض و کینه خود از مستکبرین و ظالمان عالم را همیشه در خود زنده نگه داری و از هیچ یک از تهدیدات و تحریم های دولت های استکباری نهراسی که خداوند از همه آنان قوی تر و بالاتر است. 


30 تیر ماه سال 88 

علی


ادامه دارد...

راز (2)



من از یک راه طی شده با تو سخن می گویم عزیزم

در عالمی زیست می کنی که قاعده انعکاس در سرتاسر آن جاری ست

هیچ دروغی نیست مگر آنکه روزی فاش شود

و هیچ ظلمی نیست مگر آنکه روزی ظالم کیفر آن را بچشد

و این قاعده  ای است به نام انعکاس که از روح عالم هستی نشات گرفته

انسان را در آن هیچ تصرفی نیست جز آنکه خودش گاهی اسباب اعمال این قاعده می شود

 من از یک راه طی شده با تو سخن می گویم عزیز بهتر از جانم

 نه میزان دارایی ها و  برخورداری ها از سرمایه های مادی، نافذ است و نه فقر و محرومیت ها بهانه ای برای توقف رشد و تعالی

آنچه که نفوس را نافذ در همه امور می کند آنگونه که هیچ سدی را یارای مقاومت در برابر آن نیست میزان اراده هاست

آری من از یک راه طی شده با تو سخن می گویم

راهی که تجربه آن، گاه زخمی ست بر پیکره وجودی ام، گاه پندی ظریف که در گوش دلم نجوا شده و در عمق جانم نشسته و گاهی مسیری هولناک و پرخطر که با پای خود پیموده ام


ادامه دارد....

«فرشتگان قصاب»


داعش در موصل یکی از کاخ های صدام، رئیس رژیم ساقط شده‌ بعث را تبدیل به‌ بیمارستانی ویژه‌، برای خرید و فروش اعضای بدن انسان کرده‌ است.


به‌ گفته‌ مموزینی، داعش در این بیمارستان به‌ صورت آشکار اعضای بدن افراد را به‌ قیمتی ناچیز خریداری کرده‌‌ و سپس آنها را به‌ قیمتی گزاف می‌فروشد و از این راه برای خود درآمد کسب می‌کند.


پی نوشت: 

به یاد فیلم درخشان  «فرشتگان قصاب»

دانلود 1

دانلود 2