مرا تا نیمه راه آورده ای، مبادا رهایم کنی


من از کودکی عاشقت بودم 

قبولم نما، گرچه آلوده ام 


مولای من مبادا برانی مرا از درت 

به پهلوی بشکسته مادرت 

برای حرف های مفت مفتی ...

شیخ عبدالعزیز آل الشیخ مفتی اعظم عربستان سعودی، ‌ در یک مصاحبه تلویزیونی به مناسبت محرم در پاسخ به این سؤال که درباره قیام امام حسین علیه السلام علیه یزید و واقعه کربلا چه نظری دارد، گفت: یزید به صورت مشروع در جایگاه حاکم مسلمانان قرار داشت و اطاعت از او واجب بود و قیام حسین بن علی در برابر او، خروج بر حاکم اسلامی بود که حرام است.

این مفتی وهابی بدون اینکه به انحراف یزید از مسیر اسلام و زیر پا گذاشتن احکام دینی و ارتکاب محرمات و تبدیل شدنش به یکی از بارز‌ترین مصادیق طاغوت اشاره‌ای بکند در جواب این خواسته مجری برنامه که از وی خواست کتابی درباره امام حسین علیه السلام به او معرفی کند گفت: شما بهتر است در این زمینه کتابی نخوانید و در جستجوی چنین کتابی هم نباشید.

پی نوشت : 

حسین جانم، تا جان در بدن باقی ست، تا آخرین قطره خونمان می خوانیم که این دل را محیای حضور فرزندت "حجت بن الحسن(عج) کنیم : 

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ 


بر افراشته شدن بلند ترین پرچم عزای اباعبدالله الحسین(ع) بر آسمان شهر قطیف عربستان:


امید و انتظار (3)

-- اتفاقی که در انقلاب اسلامی افتاده خیلی عجیب است. یعنی بخشی از مردم جهان با حضرت امام خمینی و بعد از ایشان با مقام معظم رهبری نه به عنوان حاج آقا روحالله، نه با عنوان آقا سیدعلی خامنهای، با عنوان ولی پیمان بستند و ولی هم یعنی اینکه این (حاج آقا روح الله و آقا سید علی) فانی در ولی بالاتر از خود میباشند. یعنی مردم با امام زمان خود میثاق بستند. پیمان ولایی است و این را درک کرده انسان و از اینجا به بعد علیرغم سختیها و مشکلاتی که وجود دارد، لذت این امر را که بهشتی بوده، انسان چشیده است. به همین علت ما معتقدیم که این جریان برگشت ناپذیر است. و بلکه توسعهبیشتری پیدا میکند، گسترش بیشتری پیدا میکند و جهانی تر میشود. امیدوارم ان‌شاءالله تعالی خداوند مردم جهان را هرچه زودتر بیدار کند

-- بی آنکه زمان معین کنیم، توجه کردید؟ زمان را که نمیتوانیم معین کنیم. نباید هم معین کنیم. توقیت واقعاً کار خلافی است. ولی بدون توقیت، به دیدهی عقلی، قلبی، نقلی که نگاه میکنیم، وضعیت منطقه را که میبینیم، وضعیت جهان را که میبینیم، بحران‌ها را که میبینیم، لزوم تغییر نظم جهانی را که میبینیم، این مجموعه به ما حکم میکند که جریان الهی و بزرگی را در پیش رو داریم. قریب است و نزدیک است.

-- ما داریم صعود میکنیم، این صعود سختی هم دارد تا زمانی که به قله برسیم. باید به امام حسین (ع) توسل کرد و به شهدای کربلا تأسی کرد... سختیهای بچههای جبهه کم از سختیهای ما بود؟ زیر آتش عمل میکردند. فقط میگفتند یک یا حسین دیگر... ملت نباید دچار تردید شوند، به هیچ وجه دچار بازگشت نشوند و ادامه بدهند تا فرجهای بعدی برسد، که مرتب میرسد الحمدلله. آخرین فرج هم امیدواریم یاری از یمن باشد که بوی خوش دارد از یمن میرسد. یک خبر خوش؛ یمن دارد به یاری انقلاب اسلامی میآید. تداوم صحیح انقلاب اسلامی دارد به نمایش گذاشته میشود. به ویژه در یکی دو سال اخیر که انقلابهای منطقه را شیطان خواست تحریف کند و یک صورت کاملاً شیطانی و شبه انقلابی ارائه داد توسط تکفیریها و داعشیها ...

انقلاب با سیمای اصلی خودش ادامه پیدا کرد. امیدوارم در یمن نظام الهی و ولایی تشکیل بشود با اعلام رسمی که ما تابع ولایت فقیه ایرانیم.


-- سردمداران انقلاب یمن باید اعلام کنند که ما اصالتاً تابع انقلاب ایرانیم، هیچ خجالت نکشند. دنیا دنیای صراحت و وضوح است، دنیای رودربایستی نیست. به همین دلیل حزبالله لبنان پیروز شد. حزب‌الله لبنان با صراحت اعلام کرد که ما به ولایت فقیه معتقدیم و به نظام جمهوری اسلامی وابستهایم. یک بار با آقای سید حسن نصرالله دیدار داشتم، در دفترش عکس بزرگ امام خمینی و مقام معظم رهبری را زده بود، گفتم دلیل پیروزی شما همین است که هیچ خجالت نمیکشید و رودربایستی ندارید و ایشان هم خندید و با لبخند گفت: بله حاج آقا، ما رودربایستی نداریم، این دین ماست. خیلی مهم است که شما یک کشور دیگری هستید، در کشور دیگر اعلام کنید که وابسته به انقلاب اسلامی هستیم. سید حسن گفت: بله حاج آقا ما هیچ رودربایستی نداریم. فارسی هم خیلی خوب حرف میزند. گفت: ما اعلام میکنیم که ما تابع ولایت فقیه و جمهوری اسلامی هستیم. گفتیم: همین سرّ موفقیت شماست که رودربایستی نمیکنید و صریح حرف میزنید... حالا امیدواریم ان‌شاءالله انقلاب یمن هم با این صراحت اعلام وابستگی به ایران کند و درس بزرگی به این ضد انقلاب و داعشیها و تکفیری ها و این نجسها داده شود. انشاءالله

پی نوشت: 

مطالب بالا بخش هایی از مصاحبه خواندنی با آیت الله قائم مقامی می باشد(گزارش کامل اینجا)، انشالله همه وقایع منطقه و جهان با انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مرتبط باشد، مهم این است که ما از وظایف خود غفلت نکنیم، و در راس آن بنا بر این بگذاریم که گناه نکنیم. انشالله به توفیق الهی

انشالله چشم ما به جمال حضرت مهدی (عج) روشن شود. 

انشالله هلال موجود در منطقه به ماه تمام مزینان تبدیل شود. 

امید و انتظار (2)

درباره توضیح و تفسیر حقیقت و ابعاد حیات و چگونگی بایستگی های آن، اگرچه مقداری اصول کلی فطری در مغز همه انسان های معتدل وجود دارد، اما نظرها و تنوع حالات ذهنی و شرایط درک های متضاد در خود انسان به اندازه ای مختلف است که در حقیقت، بدون راهنمایان الهی - که پیامبران عظان و ائمه معصومین هستند- چیزی جز ابهام و تاریکی در افق زندگی انسان دیده نمی شود. 

البته انسان هایی در دنیا زندگی می کنند که هیچ تاریکی و ابهامی در زندگی خود، نه در قلمرو آنچنان که هست و نه در قلمرو آنچنان که باید، نمی بینند و در نتیجه نیازی به راهنمایی راهنمایان الهی در خورد احساس نمی کنند. شاید اکثریت بسیار چشمگیر انسان ها را همین افراد تشکیل دهند، ولی باید در نظر گرفت که این انسان ها اصلا افقی در زندگی ندارند تا سر بلند کنند و ببینند که آن افق روشن است یا تاریک

یکی از دانشوران مورد وثوق ، پس از مطالعه ای نسبتا طولانی و عمیق در جوامع صنعتی امروزی که جوامع متمدن نامیده می شوند، به این نتیجه رسیده بود که اگر همه جوامع دنیا در جنگ و کشتار و ویرانی ها فرو روند، مردم مغز شستشو شده آن جوامع، تنها عکس العملی که در برابر خون میلیاردها انسان که روی زمین ریخته و میلیون ها مناطق مسکونی که به ویرانه مبدل شده است، از خود نشان خواهند داد، این است که از خود سوال کنند : آیا قطره هایی از آن خون ها، لباس شسته شده و اطوکشیده آنان را کثیف نخواهد کرد؟ آیا از آن ویرانه ها ، گردی روی ماشین سواری آنها نخواهد نشست؟ 

اگر در پاسخ آن متمدن بگویید: نه متمدن عزیز! هیچ نترسید: از میلیاردها لیتر خونی که بر روی زمین ریخته می شود حتی یک قطره هم به لباس شما ترشح نخواهد کرد و هیچ گردی از ویرانه های مناطق مسکونی به روی ماشین شما نخواهد نشست، در این هنگام می دانید که پاسخ آقای متمدن به شما چه خواهد بود ؟ 

پاسخ او این خواهد بود : هیچ اشکالی ندارد، به من چه! چه ارتباطی به من دارد

امید و انتظار (1)

جورج جرداق -نویسنده مسیحی- در آخرین سطرهای مقدمه کتاب " الامام علی صوت العداله الانسانیه" این گونه می نویسد: 

"و ماذا علیک یا دنیا لو حشدت قواک و أتیت فی کلّ زمن بعلیّ بلسانه و عقله و قلبه و ذی فقاره ؟"

(چه می ‏شد بتو اى دنیا ، اگر تمامى نیروهایت را جمع می کردى و در هر زمانى یک على می‏آوردى با زبانش و عقلش و قلبش و ذو الفقارش؟) 

ولى هیهات دیگر جامعه بشریّت زمامدارى بر خود ببیند که کفش خود را وصله بزند تا پا برهنگان قلمرو زمامداریش کفشى پیدا کنند و بپوشند .

پیراهن خود را بدهد آنقدر وصله بزنند که دیگر از دادن به وصله زننده شرمنده گردد.

کفن از گریه غسّال خجل

پیراهن از رخ وصّال خجل

هیهات که روزى فرا رسد که این کره خاکى مردى را ببیند که زمامدارى چند کشور پهناور اسلامى آن روز را براى اینکه مرتکب دروغى نشود ، زیر پا بیندازد . دیگر از این پس مانده تاریخ نتوان توقّع انسانى را داشت که با شنیدن ظلم بیک زن یهودى که با جامعه اسلامى در حال همزیستى بسر میبرد با کشیدن خلخالى از پایش چنان مضطرب شود که بگوید : یک انسان با ایمان با شنیدن چنین خبرى بمیرد ، در نزد من مستحقّ سرزنش نمی‏باشد .

تاریخ باید این صفحات خود را طىّ کند و براى مردم خود خواهش ثابت کند که انسان‏سازى و مدیریّت انسان کار هیچ یک از آنان نیست ، تا یک انسان الهى بنام حضرت حجّة بن الحسن عجّل اللّه تعالى فرجه را که نسخه دیگرى از پدر بزرگوارش امیر المؤمنین علىّ بن ابیطالب علیه السّلام است وارد عرصه حیات انسانها نماید و طعم حقّ و عدالت را بآنان بچشاند آرى

منتظرم تا که فصل دى بسر آید

باغ شود سبز و باغبان بدر آید

بلبل عاشق ، بپاى گلبن توحید

اشک فشان باش تا دم سحر آید

بگذرد این روزگار تلختر از زهر

بار دگر روزگار چون شکر آید

فقط در آنروز است که معناى انسان جهان وطنى داراى حقوق جهانى خزیده زیر بالهاى ملکوتى فرشته عدالت تحقّق پیدا خواهد کرد.