بعد از ظهر پنج شنبه ها، گاهی که دلتنگ می شوی، راهی به مدفن گذشتگان می جویی. آنجا که گاهی تکه ای از قلب تو، زیر خاک مدفون شده.
چه حتی عرفا نیز قدم زدن در قبرستان ها را توصیه نموده اند.
گاه سخنانی دلهره آور می شنوی، همین اولین پنج شنبه این ماه، سنگ قبری که از تاریخ وفات آن چند روزی گذشته بود را مشاهده نمودم. شخصی همان حوالی، به لانه مورچه هایی اشاره کرد که درست از نزدیک قبر، راهی به بیرون یافته بودند، او می گفت راهی به سوی پیکر دفن شده باز کرده اند. فارغ صحت و سقم سخنش، سخت تکان خوردم.
لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ «حشر آیه 21»
"اگر این قرآن را بر کوهى فرومى فرستادیم یقینا آن [کوه] را از بیم خدا فروتن [و] از هم پاشیده میدیدى و این مثلها را براى مردم مى زنیم باشد که آنان بیندیشند"
بهار قرآن دارد می رسد آن لحظه های ناب آخر، آنجا که ضربان قلب شما، تنها صدایی ست که در کهکشان های سرسام آور به گوش می رسد، آن شب های بی نهایت قدر، آنجا که دل تان لرزید و اشک بر گونه هاتان جاری شد، آنجا که تلاوت قرآن زمزمه روز و به پا داشتن نماز عشق بازی شب شد،
همان جا
برای ظهور مهدی(عج) دعا کنید.