مرگ آگاهی(1)

لحظه رعب آور مرگ که فرا می رسد، حال عجیبی ست. همین طور خون که از بدن جاری ست، کم کم فشار خون افت می کند، کمی حالت تهوع و تاری دید و سرگیجه،

آرام آرام چشم ها بسته می شود، صدای اطرافیان که کنارت صدایت می کنند، چونان انعکاس فریادهایی در دامنه کوهستان است،

چشم ها خوب که سنگین شد، پاها شروع به بی حس شدن می کنند، قبض روح آغاز شده ...

از دفتر یادداشت ها

29 خرداد 93

پی نوشت :  

مرگ آگاهی، آن حلقه گمشده، بعضی برنامه های تزکیه و مراقبه نفس است، که تفکر روزانه پیرامون آن، گاه ره صد ساله را به یک شب، کوتاه می کند. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد