زمستان است ...

سلام

حال من خوب است

ملالی نیست جز  سرمای زمستان

این زمستان اخوان، گویی هیچ وقت پایانی ندارد

سرما سخت سوزان است

حال من خوب است 

بر این تنهایی ام هیچ ناخوانده ای راه ندارد جز تو

تو بیا

بیا و با دست های گرمت ، قلب فسرده  ام را گرما ببخش

باز از امتداد بی نهایت کوچه ناامیدی ، بیا و مرا دریاب

تو بیا

مرهم زخم های بی درمان تنهایی

رسم عاشقی  یادم بده

من اما  

گله ها دارم عزیزم،

گله از اینکه گویی فراموشم کرده ای،

نه پیامی، نه جلوه ای، نه جمالی و نه حتی نامه ای

  

گفتم نامه، نامه اما اگر برایم نوشتی

از این حرف ها نزن که من طاقت خواندنش را ندارم

"ما اینک در قرارگاه خویش، در مکانی ناشناخته بر فراز قلهای سر به آسمان کشیده، اقامت گزیدهایم که به تازگی به خاطر عناصری بیداد پیشه و بی ایمان، بناگزیر از منطقهای پر دار و درخت به این جا آمدهایم و به زودی از اینجا نیز به دشتی گسترده که چندان از آبادی به دور نیست، فرود خواهیم آمد"

نه برایم از این حرف ها ننویس

من طاقت ندارم  ، دیدن دربه دری تو را، معشوق من،

رهسپار جمکرانم

به همین زودی

وعده دیدار ما جاده خضر جمکران

کنار جاده، با همان معلول خسته ای که زیارت عاشورا می خواند

من هم همراه خواهم شد

قسم به تو، قسم به تو، قسم به تو

از امروز جز برای تو نخواهم نوشت

ای نجات دهنده انسان و زنده کننده قرآن

بیا بیا بیا 


لینک : سه نامه امام مهدی(عج) به شیخ مفید 

نظرات 2 + ارسال نظر
- سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:00

چقدر لطیف و خوب نوشتید، نامه ها رو تا الان ندیده بودم واقعا امام مهدی چقدر مظلومه.

مرتضی یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 21:17

واقعا به نظرم بیشتر از اینکه دیگران را ملامت کنیم به خاطر عدم ظهور حضرت باید خودمون رو اصلاح کنیم. خوشا به حال شیخ که لیاقت نامه گرفتن از حضرت رو داشتن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد