ریا (5)

 از حـضـرت صـادق ، عـلیـه السـلام ، نـقـل مـى کـنـد کـه فـرمـود: هر ریایى شرک است . همانا کسى که کار کند براى مردم ، مى باشد ثواب او بر مردم ، و کسى که عمل کند براى خدا، مى باشد ثواب او بر خدا.
در معنى ریا و درجات آنشـرح بـدان کـه ریـا عـبـارت از نـشـان دادن و وانـمـود کـردن چـیـزى از اعـمـال حـسـنـه یا خصال پسندیده یا عقاید حقه است به مردم ، براى منزلت پیدا کردن در قـلوب آنـهـا و اشـتهار پیدا کردن پیش آنها به خوبى و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهى .

  • صاحب این ریا اگر در واقع معتقد به آن امرى که ارائه مى دهد نباشد، از جمله منافقین است که مخلد در نار و هلاک ابدى از براى اوست ، و عذابش اشد عذابهاست . و اگر معتقد باشد ولى براى اینکه در قلوب مردم رتبه و منزلت پیدا کند اظهار مى کند، این شخص گرچه منافق نیست ولى این ریا باعث مى شود کـه نـور ایـمـان از قـلب او برود، و ظلمت کفر به جاى آن در قلب وارد شود،
  • بـدان ایـمـان غـیـر از عـلم بـه خـدا و وحـدت ، و سایر صفات کمالیه ثبوتیه و جـلالیـه و سـلبـیه ، و علم به ملائکه و رسل و کتب و یوم قیامت است . چه بسا کسى داراى این علم باشد و مؤ من نباشد: شیطان علم به تمام این مراتب به قدر من و شما هست و کافر است . بلکه ایمان یک عمل قلبى است که تا آن نباشد ایمان نیست .
  • فـرمـود امـام صـادق ، عـلیـه السـلام : آن مـردى کـه عـمـل مى کند چیزى از ثواب را که خواهش ‍ نمى کند به آن کار ملاقات خدا را، فقط ملاحظه مـى کـنـد پـاکـیـزه شـمـردن مردم او را، میل دارد مردم بشنوند آنچه کرده ، پس این کسى که شـریـک قرار داده در عبادت پروردگارش . پس از آن فرمود: هیچ بنده نیست که پنهان کند خوبى را، پس بگذرد روزگار بر او همیشه ، تا آنکه آشکار کند خدا از براى او نیکویى را، و هـیـچ بـنـده نـیست که پنهان مى کند شرى را، پس بگذرد روزگار بر او همیشه ، تا آنکه آشکارا کند خدا براى او شرى را.
  • پـس اى عـزیـز، در کـارهاى خود دقیق شو و از نفس خود در هر عملى حساب بکش ، و او را در بـرابر هر پیش آمدى استنطاق کن که آیا اقدامش در خیرات و در امور شریفه براى چیست ؟ دردش چـیـسـت کـه مـى خـواهـد از مـسـائل نـمـاز شـب سـؤ ال کـنـد، یـا اذکـار آن را تـحـویل بدهد؟ مى خواهد براى خدا مسئله بفهمد یا بگوید، یا مى خـواهـد خـود را از اهل آن قلمداد کند؟ چرا سفر زیارتى که رفته با هر وسیله است به مردم مـى فهماند؟ حتى عددش را! چرا صدقاتى را که در خفا مى دهد راضى نمى شود که کسى از او مطلع نشود، با هر راهى شده سخنى از آن به میان آورده به مردم ارائه مى دهد؟ اگر بـراى خـداسـت و مـى خـواهـد کـه مـردم دیـگـر بـه او تـاءسـى کـنـنـد و مـشـمـول الدال على الخیر کفاعله  گردد، اظهارش خوب است ، شکر خدا کند به این ضـمـیـر صـاف و قـلب پـاک ، ولى مـلتـفـت بـاشـد کـه در مـنـاظـره بـا نـفـس گـول شیطنت او را نخورده باشد، و عمل ریایى را با صورت مقدسى به خوردش ندهد. و اگـر براى خدا نیست ، ترک آن اظهار کند که این سمعه است ، و از شجره ملعونه ریا است و عمل او را خداوند منان قبول نمى فرماید و امر مى فرماید در سجین قرار دهند.
  • واى به حال کسى که با نماز و طاعتش وارد جهنم شود! امان از کسى که صورت صدقه و زکات و صلاتش ‍ صورتهایى باشد که زشت تر از آنها تصور نشود!
  •  امیرالمؤ منین ، علیه السلام ، گفت : سه نشانه است براى ریاکار: بهجت و نشاط دارد وقتى که ببیند مردم را، و کسالت پیدا مى کند وقتى تنها است ، و دوست دارد که ثنا کرده شود در جمیع امورش .
  • انـسـان در نـفـس خـود مـشـاهـده مـى کـنـد کـه وقـتـى تـنـهـاسـت مـایـل بـه طـاعـات نـیـسـت اگـر بـا زحـمـت یـا از روى عـادت هـم عـبـادتـى بـکـند، آن را با حـال نـمـى کـنـد، بـلکـه سـر و دسـت عـمـل را شـکـسـتـه پـاک و پـاکـیـزه آن را تـحـویـل نـمـى دهـد. ولى وقـتـى در مـسـاجـد و مـجـامـع حـاضـر شـد، و در مـحـضـر عـمـومى مـشـغـول آن گـردیـد، آن را از روى نـشـاط و دلچـسبى و سرور و حضور قلب انجام مى دهد. مـایـل اسـت رکـوع و سـجـودش طـولانـى شـده ، مـسـتـحـبـاتـش نیکو انجام گرفته ، اجزاء و شـرایـطـش درسـت مـلاحـظـه شـود.
  • بـدان کـه سـمـعـه ، کـه عـبـارت اسـت از رسـانـدن بـه گـوش مـردم خصال خود را براى جلب قلوب و اشتهار، از شجره خبیثه ریاست.

"روح الله"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد