در این آیات خداى فرزانه روى
سخن را به پیامبر گرامى نموده و نکات ارزشمند و دگرگونسازى را در ابعاد گوناگون
زندگى بشر به تابلو مىبرد، که هرکدام سخت تفکرانگیز و در خور تعمق بسیار است.
در نخستین آیه مورد
بحث مىفرماید:
قُلْ إِنَّمَا
أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ
هان اى پیامبر! به
بندگانم بگو: من شما را به یک ویژگى اساسى و یک اصل دگرگونساز و بسیار مهم فرمان
مىدهم.
به باور برخى از
مفسران منظور این است که: من شما را به یک اصل و یک سخن سفارش مىکنم.
در این مورد که آن
اصل و آن سخن چیست، دو نظر آمده است:
1- به باور پارهاى
منظور اصل دگرگونساز توحیدگرایى و یکتاپرستى است.
2- امّا به باور
پارهاى دیگر، منظور فرمانبردارى آگاهانه و خالصانه از خداست.
به باور کسانى که
طرفدار دیدگاه نخست هستند، ادامه آیه شریفه، آن یک اصل و یک سخن را تفسیر مىکند
که مىفرماید:
أَنْ تَقُومُوا
لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى
و آن این است که دو
نفر، دو نفر، یا یک یک براى خدا و انجام فرمان او به پا خیزید.
آیه شریفه و نکته
درسآموزى که پیشنهاد میکند، نشانگر پوچى تهمتِ شرک و بیدادِ حاکم بر وجود
گرانمایه خردمندترین انسان عصرها و نسلهاست؛ و روشن است که «قیام» در اینجا نه به
مفهوم روى پا ایستادن، که به مفهوم روى آوردن به ارشاد و اصلاح و سازندگى انسانها
با گفتگوى روشنگرانه و انگیزش آنان به اندیشه و تفکر، و نیز به اندیشه نشستن خویش
است؛ چرا سرچشمه هر دگرگونى مطلوب و یا تحمل ناپسند و نامطلوب دگرگونى در اندیشه و
باورها و از پى آن دگرگونى در عملکردهاست؛ و بدان دلیل است که حق، تنها در پرتو
اندیشه درست و مناظره روشنگرانه و هدفدار و حقجویانه براى انسان حقطلب نمایان
مىگردد.